۱۳۹۲ شهریور ۱۹, سه‌شنبه

مشکلات این روزهای مهاجرین افغانی در ایران

دوست عزیزم جعفر بیات خواسته تا در مورید مشکلات این روزها مهاجرین ساکن ایران این مطلب را پست کنم
یک بار دیگر حکومت ایران پناهجویان افغان را تحت فشار قرار داده است تا هرچه زودتر از ایران خارج شوند. طبق اخطار ایران تمام اتباع افغان که به صورت غیرقانونی در ایران زندگی می کنند باید تا پانزدهم شهریورماه خاک این کشور را ترک کنند.
اگر ادعاهای پیشین ایران در مورد تعداد پناهجویان غیرقانونی افغان در ایران را که گاه تا دو میلیون نفر گفته شده است بپذیریم مسلم است که اخراج کلیه پناهجویان ظرف مدتی کوتاه محال است.
اما حتی اگر تخمینی متکی بر واقعیت را هم مد نظر قرار دهیم اخراج چند صد هزار نفر افغان، در چنین زمان کوتاهی، خواسته‌ای غیرعملی به نظر می‌آید. فارغ از آمار و ارقام مربوط به پناهجویان غیرقانونی حتی تحقق چند درصدی چنین سیاستی هم اقدامی فاجعه‌بار برای این پناهجویان و کشور افغانستان خواهد بود.
تحقیر و توهین نسبت به افغانها و فشار به آنها در جامعه ایران امری است که در طی نزدیک به چهار دهه استمرار داشته و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد به اوج خود رسید.
"تحقیر و توهین نسبت به افغانها و فشار به آنها در جامعه ایران امری است که در طی نزدیک به چهار دهه استمرار داشته و در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به اوج خود رسید."
مواردی چون ممنوعیت ورود افغانها به پارک صفه اصفهان، اخراج و ممنوعیت حضور افغانها در برخی استانهای ایران و حتی صدور حکم ممنوعیت فروش مواد غذایی به پناهجویان غیرقانونی در فارس، تنها نمونه‌هایی از موارد متعدد فشار به افغانها بوده است.
اگرچه ممکن است افزایش بی‌رویه پناهجویان افغان مشکلاتی را در بازار کار ایران موجب شده باشد اما به نظر می‌آید که جامعه ایران به حضور افغانها و نیروی کارشان در بسیاری از رشته‌ها نیازمند است.
اخراج پناهجویان افغان بدون برنامه‌ریزی بنیادی می‌تواند عواقب منفی برای اقتصاد بیمار ایران داشته باشد. افغانها بخش بزرگی از کارگران بخش کشاورزی در ایران را تشکیل می‌دهند که جامعه ایرانی نیروی کافی برای جبران نیروی کار آنها را ندارد. در بخشهای دیگری مثل مرغداریها و پرورش دام، کارگران ایرانی رغبت زیادی برای کارهای بدنی سخت نشان نمی‌دهند.
با این حساب تردیدی نیست که عمده فشار به افغانها در سالهای اخیر با انگیزه‌های سیاسی انجام گرفته است. نمونه‌ای از فشار و تهدید پناهجویان برای کسب امتیاز سیاسی، تهدید دولت ایران به اخراج پناهجویان در صورت امضای توافقنامه استراتژیک میان دولت افغانستان با آمریکا بود که البته افغانستان به آن وقعی نگذاشت.
حتی اگر بپذیریم که حضور این پناهجویان مشکلاتی اجتماعی و اقتصادی را هم برای جامعه ایران در پی داشته باشد شیوه برخورد حکومت ایران با مهاجرین عمدتا مغایر با موازین بین‌المللی و مصداق بارز بی‌احترامی به حقوق و کرامت انسانی بوده است.
اگرچه مسئول اصلی برخوردهای ناهنجار با پناهجویان افغان و تضییع ابتدایی‌ترین حقوقشان حاکمیت جمهوری اسلامی بوده است اما متاسفانه باید اذعان کرد که بیگانه‌ستیزی و بویژه افغان‌ستیزی در میان بخشهایی از جامعه ایرانی ریشه و زمینه دارد.
"ادامه سیاست‌های بعضا آپارتایدگونه دولت احمدی‌نژاد در رابطه با مهاجرین افغان می‌تواند ضربه‌ای جدی بر اعتماد گروههایی از مردم به دولت روحانی وارد کند و ادامه باور به شعارهای اعتدال‌گرایانه او را دشوار خواهد نمود."
این زمینه اجتماعی دست حاکمیت را در فشار بیشتربه پناهجویان افغان و توهین و تحقیر آنان بازتر می‌کند. صدور و اجرای احکام بشدت تبعیض‌آلود علیه افغانها از طرف دولت احمدی‌نژاد بیانگر پذیرش این تبعیضات از طرف بخشهایی از مردم هم هست.
البته نباید از نظر دور داشت که با وجود خفقان و سرکوب شدید حاکم بر جامعه طی قریب به دو سال گذشته اعتراضاتی هم به این تبعیضات در داخل ایران انجام گرفته است. نمونه آن سفر سینماگران و دیگر هنرمندان به مازندران در واکنش به ممنوعیت حضور افغانها در این استان بود. در خارج از کشور هم ایرانیان بسیاری مخالفت خود را با فشار به مهاجرین افغان اعلام کردند.
دولت حسن روحانی کار خود را با شعار اعتدال آغاز کرده و تردیدی نیست که اعتدال با تسامح و تساهل گره خورده است. جمعیت افغانها در ایران اقلیت بزرگی را تشکیل می‌دهد و برخورد هر دولتی با آنها می‌تواند معیاری برای سنجش صداقت در گفتار آن دولت باشد.
مسئله مهاجرین افغان و برخورد انسانی با این جمعیت بزرگ و زحمتکش چالشی برای دولت روحانی هم هست. ادامه سیاست‌های بعضا آپارتایدگونه دولت احمدی‌نژاد در رابطه با مهاجرین افغان می‌تواند ضربه‌ای جدی بر اعتماد گروههایی از مردم به دولت روحانی وارد کند و ادامه باور به شعارهای اعتدال‌گرایانه او را دشوار خواهد نمود.
مهاجرین افغان همانند ساکنین افغانستان، قربانیان کم‌کاریهای دولت افغانستان و فساد گسترده در دستگاههای اجرایی این کشور هستند. فعالیت‌های عمرانی جدی در افغانستان می‌توانست شرایط مساعدتری را برای بازگشت مهاجرین افغان به کشورشان فراهم کند.
در واقع با توجه به افت برابری ریال ایران در برابر افغانی افغانستان کار در ایران و حمایت مالی از خانواده در افغانستان دیگر چندان مقرون به صرفه نیست. شرایط نابسامان اقتصادی، بلاتکلیفی سیاسی و عدم وجود امنیت باعث شده تا بسیاری از مهاجرین افغان در ایران هنوز نسبت به بازگشت تردید داشته باشند.
"جامعه ایرانی باید یک مسئله را هم درک کند. بسیاری از این افغانها که بطور غیرقانونی در ایران زندگی می‌کنند سالهای متمادی و گاه تا سی سال در ایران زندگی کرده‌اند. برای این افراد بویژه خانواده-ها بازگشت به افغانستان یعنی شروع زندگی در کشوری که برای آنها غریبه است."
اما جامعه ایرانی باید یک مسئله را هم در ک کند. بسیاری از این افغانها که بطور غیرقانونی در ایران زندگی می‌کنند سالهای متمادی و گاه تا سی سال در ایران زندگی کرده‌اند. برای این افراد بویژه خانواده-ها بازگشت به افغانستان یعنی شروع زندگی در کشوری که برای آنها غریبه است. بسیاری از جوانان افغان در ایران متولد شده‌اند و هرگز در افغانستان نبوده‌اند. این ظلم بزرگی است که این افراد تنها به دلیل اینکه والدینشان افغان هستند ایرانی به حساب نمی‌آیند.
شاید بهترین راه حل برای مشکل پناهندگان غیرقانونی در ایران اعطای اقامت به همه آنان باشد. بازگشت مهاجرین را می‌توان به عهده خودشان گذاشت. بدون شک در آینده بسیاری از افغانها داوطلبانه به کشورشان باز خواهند گشت. بعد از اعطای اقامت به مهاجرین موجود در کشور می‌توان سختگیریهای لازم را برای ورود مهاجرین تازه اعمال کرد.
بویژه هموطنان مهاجر و یا پناهنده می‌فهمند که بهترین مکان برای زندگی هر کسی زادگاهش است و این هموطنان می‌فهمند که اجبار جوانانی که در یک کشور بزرگ شده‌اند به مهاجرت به کشور والدینشان چقدر برای این جوانان می‌تواند ناگوار و سخت باشد.
انتظار زیادی نیست که بخواهیم دولت آقای روحانی سیاستی متفاوت با سیاست دولت آقای احمدی ­نژاد در رابطه با افغانها در پیش گیرد و جا دارد که هم­ میهنانمان هم شرایط پناهندگان افغان را درک کنند و با آنها با احترام و دوستی رفتار کنند.

هیچ نظری موجود نیست: