چند روز است نامه اقای دای فولادی و جوابیه اقای محقق و همچنین نقد نظر اقای رویش را در سایت ها دنبال میکنم البته این دنبال کردن ها و سرک کشیدن به هر نقد نظر از بیکاری ها که این روزها گریبان گیرم شده است چیزی خاص دیگر نیست در همه این نامه ها و نقد نظر ها به این فکر افتاده ام که کل جامعه ما و از جمله هزاره ها تا هنوز به فهم و شعور کافی برای یک حیات مدنی نرسیده اند.
آقای دای فولادی در نامه اش به عنوان یک روشن فکر مقاله نوشته است برای روشنگری ملت خود از چه الفاظ و تعابیری سطح پایین استفاده می کند. که واقعا کلمات که در این مقاله استفاده شده در سطح یک روزنامه یا سایت نیست . و از طرفی مضمون مقاله ایشان را که در رابطه به اینده نگری هزارها است قابل ستایش است جون ایشان شاید تنها کسی است که در نامه اش به گونه روشن خیانت و خاموشی چند ساله اقای خلیلی را در کنار کرزی بیان میکند . و همچنین خیانت تازه ایشان را که همان چهار پارچه کردن وحدت یک پارچه و حمایت کردن ایشان از اشرف غنی که همه ساله با پشتوانه این مرد مردم بهسود چه غمنامه های که ندارد .
در مقیاس کل دای فولادی با قلم خود، انقلاب بزرگ را آغاز و در ادامه با نوشتن آثار که این نوشته با تمام دغدغههای به جا و حرفهای نگفتهای که داشت، طرح مشخصی را ارائه نکرد که مردمِ سرگردان هزاره در رابطه با انتخابات چه موضعی داشته باشند. ، جامعه ما را متحول سازد.
تنها از نوشتهای ایشان این برداشت به وجود میاید که تکیه دادن روی یک دو نفر خاص در موقیعت فعلی به نفع مردم ما نیست .
این حرف ایشان باید مورید بحث در جامعه ما قرار گیرد و یک پلان چهار ساله دیگر میخواهد .
اما در شرایط فعلی که همه کاندید ها مشخص شده دیگر چاره ای برای وحدت یک پارچه اندیشید . باید با وقت کمی که در پیش داریم باید از میان بد بدتر یکی انتخاب شود تا حداقل استفاده را از شرایط کنونی سیاست افغانستان کنیم .
اما در اخر باید یاد اور شوم که هرچه این مقالها و بیانات در جامعه ما بیشتر شود ظرفیت ها بالا میرود و یقینن به نفع نسل های بعدی خواهد بود .
در اخر با عرض پوزش اگر کدام حرف تند بیان شده باشد .
آقای دای فولادی در نامه اش به عنوان یک روشن فکر مقاله نوشته است برای روشنگری ملت خود از چه الفاظ و تعابیری سطح پایین استفاده می کند. که واقعا کلمات که در این مقاله استفاده شده در سطح یک روزنامه یا سایت نیست . و از طرفی مضمون مقاله ایشان را که در رابطه به اینده نگری هزارها است قابل ستایش است جون ایشان شاید تنها کسی است که در نامه اش به گونه روشن خیانت و خاموشی چند ساله اقای خلیلی را در کنار کرزی بیان میکند . و همچنین خیانت تازه ایشان را که همان چهار پارچه کردن وحدت یک پارچه و حمایت کردن ایشان از اشرف غنی که همه ساله با پشتوانه این مرد مردم بهسود چه غمنامه های که ندارد .
در مقیاس کل دای فولادی با قلم خود، انقلاب بزرگ را آغاز و در ادامه با نوشتن آثار که این نوشته با تمام دغدغههای به جا و حرفهای نگفتهای که داشت، طرح مشخصی را ارائه نکرد که مردمِ سرگردان هزاره در رابطه با انتخابات چه موضعی داشته باشند. ، جامعه ما را متحول سازد.
تنها از نوشتهای ایشان این برداشت به وجود میاید که تکیه دادن روی یک دو نفر خاص در موقیعت فعلی به نفع مردم ما نیست .
این حرف ایشان باید مورید بحث در جامعه ما قرار گیرد و یک پلان چهار ساله دیگر میخواهد .
اما در شرایط فعلی که همه کاندید ها مشخص شده دیگر چاره ای برای وحدت یک پارچه اندیشید . باید با وقت کمی که در پیش داریم باید از میان بد بدتر یکی انتخاب شود تا حداقل استفاده را از شرایط کنونی سیاست افغانستان کنیم .
اما در اخر باید یاد اور شوم که هرچه این مقالها و بیانات در جامعه ما بیشتر شود ظرفیت ها بالا میرود و یقینن به نفع نسل های بعدی خواهد بود .
در اخر با عرض پوزش اگر کدام حرف تند بیان شده باشد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر